مناجات با خداوند کریم و توسل به سیدالشهدا علیهالسلام
گرچه بر این آستان روی سیاه آوردهام شرمـسارم، اشکهایم را گواه آوردهام دست خالی در ضیافت آمدن شایسته نیست من برایت کـولـهباری از گـناه آوردهام در جزا پروندۀ ما را بـسوزان جای ما از قضا، من نامهای پر اشـتباه آوردهام بـاز کـن آغـوش خود بر بندۀ آلـودهای من به سـتّـار العـیـوبیات پـناه آوردهام خستۀ راهم، به یک لبخـند مهمانم کنید از خـرابـات هـوس، حال تـباه آوردهام دل بریدم از همه، دل بستهام بر مِهرِ یار رخصتی فرما، رفیقی نیمهراه آوردهام کارهایم زشت بود اما نهادم زشت نیست مهر مولایم علی را عـذرخواه آوردهام پای من لغزید و دستم را گرفت این روضهها نـیـمهجـانی از کـنـار پـرتـگـاه آوردهام تحفهای دارم که بیشک حاجتم را میدهند انــدکـی تـربـت بـه درگـاه الـه آوردهام داغ بر دل، اشک بر رخ، آرزومند نجات مثل حُر رو بر مسـیح قـتـلگاه آوردهام |